My vampire partner part : ۷۲
× اینا برای یه روز قبله ولی خرید لباس داشته...اگه لباس خریده چقدر میتونه تو دردسر افتاده باشه؟ و صورت حساب از رستوران کریلون اون خسيس هزینشو پس بده
لوسیا پرسید
^ در هر حال آیوو از اِما چی میخواد؟
همانطور که هر وقت خلقش تنگ میشد زه کمانش را گرفت
٪ اون باید آخرین زن خون آشام باشه ولی کامل نیست و دورگست
کادرین گفت
¥ اگه بخوایم منطقی فکر کنیم ، باید بخاطر میست اومده باشه
آنیکا موافقت کرد
با وجود اینکه زیبایی میست باعث میشد قلب ها از تپش بیفتد، آیوو چطور دلش نخواهد او را برگرداند
¥ و یه چیز دیگه که نشون میده دنبال میست هستن اینه که این دختر هنوز از شکارش برنگشته و زنگ نزده نتیجه گیری شد... فعلا!
٪ سعی کنین تمام حرکات اِما رو دنبال کنین ما جستجو برای میست رو شروع میکنیم
رجین برای تمام آسیبهای موجود در خانه به دورو اطرافش نگاه کرد
× باید طلسم حفاظت از خونه رو با جادوگرها تمدید کنم؟
٪ همونطور که هممون میدونیم محافظت روحانی ممکنه شکسته بشه تنها چیز سرپرستی بی قید و شرط و دور از خطاست
آنیکا با خستگی نفسش را بیرون داد
٪ ما بلای باستانیمون رو رو سرشون نازل میکنیم
و مجبور به پرداخت هزینه ای هنگفت برای چیزی که هوسش را داشتند
رجین آه کشید
× خب، لعنت.... و اینجاست که من باید موهامو درست کنم
ᚐ ᚐᚐ 🥀 ᚐᚐ ᚐ
غروب به ییلاقات جنوب اسکاتلند رسیدند و به مهمان خانه ای که چراغ هایش روشن بود رفتند
در حالی که اِما خوابیده بود جیمین روی تخت کنارش نشست و فنجان قهوه ی دیگری نوشید
اکثر روزهایش با نقشه کشیدن پر شده بود پس نمی خوابید
حالا کنار او آرام بود و چیزی نداشت بجز شلوار جین راحتی رمانهای معاصر را از کتابخانه ی محدود مسافرخانه خواند و در بقیه ی اوقات به اخبار گوش داد.
ممکن بود حالا خشنود باشد....البته اگر شب قبل او را میکرد و حتی اگر دلگرم میشد که دوباره اینکار را خواهد کرد
هیچ شانسی برایش وجود نداشت حتی اگر بعد از پرسش های افتضاح بی پرده اش در رستوران درون ماشین کمی احساساتش ترک برداشته باشد
فکر میکرد میتواند با سوالات او را خشمگین کند تا مثل همان روز غروب بعد از نابود کردن اتاق او را برانگیخته کند.
در عوض فقط سرش را کج کرد و نگاه خشک و سردی به او کرد که او را از هم درید
وقتی صبح به مسافرخانه رسیدند اِما از خستگی تحلیل رفته بود و حتی وقتی جیمین لباسش را در آورد و با لباس زیرش به حمام برد ، چیزی نگفت
البته دوباره خودش را در مبارزه با شهوت غير قابل تحملش دید با اینحال بجای تنبیه کردنش بخاطر این وقتی در آغوشش نرم شد، بار دیگر او را نوازش کرد و با گیجی به سقف نگاه کرد
های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما روح نباشید
لوسیا پرسید
^ در هر حال آیوو از اِما چی میخواد؟
همانطور که هر وقت خلقش تنگ میشد زه کمانش را گرفت
٪ اون باید آخرین زن خون آشام باشه ولی کامل نیست و دورگست
کادرین گفت
¥ اگه بخوایم منطقی فکر کنیم ، باید بخاطر میست اومده باشه
آنیکا موافقت کرد
با وجود اینکه زیبایی میست باعث میشد قلب ها از تپش بیفتد، آیوو چطور دلش نخواهد او را برگرداند
¥ و یه چیز دیگه که نشون میده دنبال میست هستن اینه که این دختر هنوز از شکارش برنگشته و زنگ نزده نتیجه گیری شد... فعلا!
٪ سعی کنین تمام حرکات اِما رو دنبال کنین ما جستجو برای میست رو شروع میکنیم
رجین برای تمام آسیبهای موجود در خانه به دورو اطرافش نگاه کرد
× باید طلسم حفاظت از خونه رو با جادوگرها تمدید کنم؟
٪ همونطور که هممون میدونیم محافظت روحانی ممکنه شکسته بشه تنها چیز سرپرستی بی قید و شرط و دور از خطاست
آنیکا با خستگی نفسش را بیرون داد
٪ ما بلای باستانیمون رو رو سرشون نازل میکنیم
و مجبور به پرداخت هزینه ای هنگفت برای چیزی که هوسش را داشتند
رجین آه کشید
× خب، لعنت.... و اینجاست که من باید موهامو درست کنم
ᚐ ᚐᚐ 🥀 ᚐᚐ ᚐ
غروب به ییلاقات جنوب اسکاتلند رسیدند و به مهمان خانه ای که چراغ هایش روشن بود رفتند
در حالی که اِما خوابیده بود جیمین روی تخت کنارش نشست و فنجان قهوه ی دیگری نوشید
اکثر روزهایش با نقشه کشیدن پر شده بود پس نمی خوابید
حالا کنار او آرام بود و چیزی نداشت بجز شلوار جین راحتی رمانهای معاصر را از کتابخانه ی محدود مسافرخانه خواند و در بقیه ی اوقات به اخبار گوش داد.
ممکن بود حالا خشنود باشد....البته اگر شب قبل او را میکرد و حتی اگر دلگرم میشد که دوباره اینکار را خواهد کرد
هیچ شانسی برایش وجود نداشت حتی اگر بعد از پرسش های افتضاح بی پرده اش در رستوران درون ماشین کمی احساساتش ترک برداشته باشد
فکر میکرد میتواند با سوالات او را خشمگین کند تا مثل همان روز غروب بعد از نابود کردن اتاق او را برانگیخته کند.
در عوض فقط سرش را کج کرد و نگاه خشک و سردی به او کرد که او را از هم درید
وقتی صبح به مسافرخانه رسیدند اِما از خستگی تحلیل رفته بود و حتی وقتی جیمین لباسش را در آورد و با لباس زیرش به حمام برد ، چیزی نگفت
البته دوباره خودش را در مبارزه با شهوت غير قابل تحملش دید با اینحال بجای تنبیه کردنش بخاطر این وقتی در آغوشش نرم شد، بار دیگر او را نوازش کرد و با گیجی به سقف نگاه کرد
های گایز اینم از پارت جدید لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما روح نباشید
- ۱۰.۶k
- ۰۷ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط